حمایت از گروه های هنری در راستای حمایت از تولید کالای ایرانی
عصر حاضر را عصر اطلاعات و ارتباطات مینامند و انتقال اطلاعات و برقراری ارتباط جز به مدد تبلیغ و رسانه میسر نیست. در این راستا هنر، با توجه به زبان ارتباطی خاص خود چنانچه بهدرستی مورد توجه قرار گیرد میتواند بهترین وسیله و عامل برای تبلیغ و انتقال یک موضوع باشد.
در کشورمون از قدیم به کارهای هنری علاقه خاصی بوده و امروزه هم آدم های زیادی رو به خودش جذب کرده و کارهای خلاقانه استادان ایرانی چشم جهان را به خودش دوخته است.
استعدادهای هنری از کودک ایرانی گرفته تا میانسالان که میتوان با آنها کارهای بی نظیری انجام داد.
یکی از این هنرهای ایرانی، گروه های تئاتر(نمایش) می باشد که مخاطبان زیادی رو به خودش جلب کرده است.
در کشورمون گروه های نمایشی زیادی در نهادها،ادارات و غیره به فعالیت پرداخته و هنرجوهای زیادی را جذب و به افرادی ماهر تبدیل میکنند.
با حمایت و برنامه صحیح میشه اهداف کشور عزیزمون رو به مردم همیشه در صحنه و تمام جهانیان رساند.
در همین راستا مساجد هم بهترین گزینه برای فعالیت های هنری هستند تا پیام های لازم رو به مردم همان مناطق انتقال بدهند.
تجربه من : «از خوانندگی رپ های غیر مجاز تا طراحی لباس هنری ایرانی(از شیرین ترین تجربه هام هنری ام)»
22 بهمن ماه نزدیک بود و قرار بود بچه ها رو آماده کنیم تا سرود اجرا کنند. لباسی رو از مجتمع فرهنگی هنری ولایت که ساخت کشور خودمون هم بود تهیه کردیم. روز مراسم(22 بهمن ماه) رسید و گروه سرود برنامه خودشو اجرا کرد. روز بعدش که از خیابون رد میشدم یه جوانی صدام کرد. رفتم پیشش و ازم در مورد لباس گروه سرود پرسید. گفتم که از مجمتع فرهنگی هنری ولایت خریدم. ازم تشکر کرد و رفت.
الان دو سال از اون ماجرا میگذره و اون جوان داره بجای خوندن آهنگهای رپ داره آهنگ های انقلابی میسازه و لباس های گروه سرود ما رو خودش طراحی میکنه و از مربی های خوب گروه سرود مسجدمون هست. و با منو سایر بچه ها شده رفیق مسجدی…
این هنرمند عزیز میگه تمام روز وشبش شده بود آهنگ های غیرمجاز و رپ های خارجی. ولی با حضور در مراسم جشن انقلاب(22 بهمن ماه) به لباس دوخت داخلی(ایران) گروه سرود جذب میشه و تصمیم میگیره در گروه های هنری ایرانی فعالیت کنه.
ان شاءالله که موفق و سلامت باشند…
ندانی که ایران نشست منست
جهان سر به سر زیر دست ِ منست
هنر نزد ایرانیان است و بـــس
ندادند شـیر ژیان را بکــس
همه یکدلانند یـزدان شناس
بـه نیکـی ندارنـد از بـد هـراس
دریغ است ایـران که ویـران شــود
کنام پلنگان و شیران شــود
چـو ایـران نباشد تن من مـبـاد
در این بوم و بر زنده یک تن مباد
همـه روی یکسر بجـنگ آوریــم
جــهان بر بـداندیـش تنـگ آوریم
همه سربسر تن به کشتن دهیم
بـه از آنکه کشـور به دشمن دهـیم
چنین گفت موبد که مرد بنام
بـه از زنـده دشمـن بر او شاد کام
اگر کُشــت خواهــد تو را روزگــار
چــه نیکــو تر از مـرگ در کـــار زار
” حکیم ابولقاسم فردوسی “